بر طبق قانون ها ترمودینامیک و وجود دائمی هدررفت انرژی، پیشرانههای احتراق داخلی هیچ زمان نمیتوانند کلیه سوخت دریافتی را تماما احتراق کرده و به تکان دورانی تبدیل نمایند.
در سود درصد بالایی از سوخت مصرفی پیشرانههای باطنسوز حتیدر ایدهآلترین نسبت سوخت و هوا (AFR) به طور حرارت و اصطکاک هدر میرود.
در سود برای پیشرفت در عملکرد موتور خودرو می بایست کاری کنیم که درصد بیشتری از سوخت مصرفی به قدرت احتراقی و تکان مکانیکی میلنگ بدل گردد. از این رو با فشردهسازی هوای ورودی به محیط احتراق پیشرانه، سبب ساز میشویم که سوخت مصرفی با وسعت بیشتری از اکسیژن مخلوط گردیده و احتراق بی نقصتری را نتایج نماید.
در اولِ پیدایش سیستمهای پرخوران در صنعت هوانوردی، غرض از آن، پیشرفت در عملکرد و مراحل احتراق نبوده میباشد. هواپیماها به جهت پرواز در ارتفاعاتی که دارنده جو رقیق (دارنده درصد اکسیژن تحتخیس) میباشد، عملا از حیث تلاش محصور میشدند. به عبارت دیگر با نقطع ی عطفگیری بیشتر هواپیماها، هوا از وجود اکسیژن رقیقخیس گردیده و عملا پیشرانه احتراق داخلی دیرین این هواپیماها به حداکثر ارتفاعی که معیار اکسیژن ما یحتاج برای تلاش درست در آن وجود داشت، محصور میشد.
با پیدایش سیستمهای پرخوران و در ابتدا آن سیستم سوپرشارژر (Supercharger)، پیشرانه هواپیماها با اخذ وسعت فشردهگردیدهای از اکسیژن، از ایراد بسیار گرانقدر کمبود اکسیژن برای همت درست فارق شدند. با پیدایش سیستمهای پرخوران در صنعت هوانوردی، هم اکنون هوایپماها قوی بودند تا در اتفاعات به مراتب فراتر از قبلی پرواز نمایند، چراکه سیستم سوپرشارژر هوای رقیق جانور در ارتفاعات را به اندازه موردنیاز برای کارایی درست احتراق پیشرانه فشرده میکرد و در دست پیشرانه قرار میاعطا کرد. در سود همت پیشرانه در ارتفاعات معدوداکسیژن نیز همچون سطح زمین بود و میتوانست قدرت مایحتاج برای نقط ی اوجگیری بیشتر هواپیما را مهیا نماید.
در آن روزگار درنگ استعمال سیستم پرخوران در خودرو نیز به ذهن مهندسان رسید. در سود با استعمال سیستم پرخوران برای پیشرانه خودروها، آن هم بر روی سطح زمین، درصد اکسیژن ورودی پیشرانه به صورت خیرهکنندهای ارتقا یافت و بر همین پایه اقتدار تولیدی موتور خودرو نرخ پرورش دیدهگیری پیدا کرد.